استراتژی خروج از کسب و کار (Business Exit Strategy)

آخرین به‌روزرسانی: 18 بهمن 1401

طرحی برای انتقال مالکیت کسب و کار به شرکت یا سرمایه گذارانی دیگر است.

استراتژی خروج از کسب و کار چیست؟

استراتژی خروج از کسب و کار[1] طرحی برای انتقال مالکیت کسب و کار به شرکت یا سرمایه گذارانی دیگر است. حتی اگر کارآفرینی از شرکت خود، درآمدهای خوبی بدست آورد، ممکن است زمانی فرا رسد که بخواهد آن را ترک کند و در زمینه ای دیگری سرمایه گذاری کند.

در چنین شرایطی، کسب و کار می تواند فروخته شود، به دست مدیریت جدید سپرده شود یا توسط شرکتی بزرگتر تملیک شود. حتی اگر سال ها طول بکشد تا کارآفرین بتواند کسب‌وکار خود را به فروش برساند، فعالیتی که کارآفرین در حال حاضر انجام می‌دهد می‌تواند،نتیجه خروج از کسب و کار را آرام و دلپذیر یا این روند را چالش‌برانگیزتر کند.

در استراتژی خروج چه مواردی باید در نظر گرفته شود؟

در حالی که کسب‌وکارهای مختلف، به رویکردهای متفاوتی در استراتژی خروج نیاز دارند، عناصر کلیدی وجود دارد که می‌تواند، برای همه مفید باشد. این عناصر در شرایط مالی، شرایط بازار، اهداف و جدول زمانی شرکت نقش دارند.

اهداف

یکی از جنبه هایی که هرگز نباید در استراتژی خروج از کسب و کار از قلم انداخته شود، اهداف فردی مالک است. هنگام خروج از کسب و کار، آیا مالک علاقه مند به کسب سود است یا می خواهد میراثی به جا بگذارد؟ تعیین هدف خروج از شرکت، به شناسایی اهداف و فعالیت های خاصی که باید اولویت بندی شوند، کمک می کند.

جدول زمانی

یکی دیگر از عواملی که باید در نظر گرفته شود، چارچوب زمانی کسب و کار است. چه زمانی مالک قصد فروش کسب و کار را دارد؟ لازم است در تعیین این چارچوب زمانی، صاحب کسب و کار منعطف باشد تا قدرت مذاکره بیشتری پیدا کند.

با این حال، اگر بازه زمانی محدود باشد، به دلیل اینکه تمام روند ها با عجله انجام می شود ممکن است فروش کسب و کار به آرامی انجام نشود. همچنین، ممکن است ذینفعان زمان کافی برای رساندن کسب و کار به بازدهی کامل را پیدا نکنند.

آینده کسب و کار

آیا مالک شرکت می‌خواهد نهایتاً کسب و کار او ادامه پیدا کند یا ترجیح می‌دهد منحل شود؟ پاسخ به این سوال، به تعیین اینکه آیا شرکت در نهایت منحل می شود، با شرکت دیگری ادغام می شود، فروخته می شودیا برای انتقال از طریق برنامه ریزی برای جانشین پروری پیش خواهد رفت، کمک خواهد کرد.

شرایط بازار

عرضه و تقاضای فعلی برای محصولات یا خدمات شرکت و همچنین، تقاضای بازار برای مشاغل، عواملی هستند که باید در نظر گرفته شوند. آیا خریداران بالقوه زیادی وجود دارد یا فقط تعداد اندکی در این بخش هستند؟

دلایل اهمیت استراتژی خروج از کسب و کار

صاحبان کسب و کار فرسوده می شوند

تشکیل شرکتی از پایه و تبدیل آن به شرکتی موفق و سودآور چالش برانگیز است و نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی در زمان و پول دارد. اکثر اوقات، کارآفرینان قبل از اینکه بتوانند در استخدام و آموزش سرمایه گذاری کنند لازم است فعالیت های گوناگونی انجام دهند تا سود کافی کسب کنند.

با توجه به تلاشی که صاحبان مشاغل برای این سرمایه گذاری ها انجام می دهند، اغلب تمایلی به واگذاری این وظایف ندارند. این افراد تمام وقت خود را برای اجرای عملیات تجاری صرف می کنند. آنها شبانه روزی به دنبال مشتریان جدید، بازاریابی محصولات خود و ثبت امور مالی کسب و کار هستند. از آنجایی که صاحبان این گونه شرکت ها به ندرت زمانی را به خود جهت شارژ شدن و انرژی گرفتن اختصاص می دهند، این امکان وجود دارد که به نقطه خستگی یا فرسودگی شغلی برسند.

فرسودگی شغلی ممکن است در هر زمان و به دلایل مختلفی رخ دهد. هنگامی که فرسودگی شغلی رخ دهد، مالک شرکت دیگر نمی خواهد حتی سه ماه صرف آماده سازی کسب و کار خود جهت فروش کند. خریداران احتمالی ترجیح می دهند که صاحبان شرکت معیارهای عملکرد، گذشته درآمدی و مستندات دیگر را آماده داشته باشند. داشتن استراتژی برای خروج از کسب و کار تضمین می کند که مدیران شرکت، سیستم هایی برای ثبت اطلاعات ضروری آنهم به طور منظم در اختیار داشته باشند.

درک بهتری از جریان های درآمد

برنامه خروج مستلزم آن است که فرد داده های مشخص و به روز را در مورد عملکرد کسب و کار ثبت کند. این بدان معنی است که صاحبان شرکت ها همیشه درک مناسبی از جریان درآمد و جریان های نقدی ورودی و خروجی خود خواهند داشت. آن‌ها می‌توانند فعالیت‌هایی را که بیشترین درآمد را به ارمغان می‌آورند و نحوه مصرف این درآمد را تعیین کنند.

داشتن اطلاعات مالی دقیق باعث تصمیم گیری بهتر می شود، همچنین، به صاحبان شرکت کمک می کند تا پیش بینی های واقع گرانه تری انجام دهند، جریان های نقدی را به طور موثرتری مدیریت کنند، برای نوسانات فصلی برنامه ریزی کنند و بازاریابی خود را بر روی پروژه های مهم تر متمرکز کنند.

ارائه استراتژی خروج، به مالکان شرکت کمک می کند تصمیم بگیرند که کدام پروژه های درآمدی کوتاه، میان یا بلند مدت را دنبال کنند. اگر فردی قصد خروج از کسب و کار را طی چند ماه آینده داشته باشد، می تواند روی فعالیت هایی متمرکز شود که به سرعت پول نقد کسب می کند. این ها شامل مواردی مانند اشتراک ماهانه، تمدید خودکار و عضویت ها می‌شود که تا زمانی که مشتریان آن‌ها را لغو کنند، فعال باقی می‌مانند. چنین پروژه های درآمدزایی به حداقل تلاش نیاز دارند، با این حال جریان نقدی را در کسب و کار شما به جریان می اندازند.

اما، صاحبان شرکت هایی که می خواهند برای چند سال آینده در کسب و کار خود باقی بمانند، لازم است تلاش خود را بر روی فعالیت های رشدی و ارتقا بلندمدت متمرکز کنند. توسعه روابط مادام العمر با مشتری، ایجاد مجموعه ای قابل اعتماد از کارکنان و نوآور بودن، کمک زیادی به توسعه و ارتقای شرکت خواهد کرد.

توسعه رهبری موثر

اگر مالک شرکتی قصد فروش کسب و کار خود را داشته باشد یا تمایل داشته باشد آن را به نسل بعدی خود منتقل کند، رهبری مؤثر می تواند این معامله را اجرایی کند یا موجب شکست آن شود. برای اطمینان از موفقیت آمیز بودن انتقال، صاحبان شرکت هنگام خروج باید سلسله مراتب سازمانی را، که لازم است دنبال شود مشخص کنند. این طرح همچنین، باید مبانی تصمیم گیری شرکت را مشخص کند.

هنگامی که مدیر یا رهبری که طولانی مدت در شرکتی مدیریت یا رهبری می کرده است، شرکت را ترک می کند، برخی از شرکت ها در هرج و مرج با سهامداران متعددی که برای دستیابی به قدرت می جنگند، مواجه خواهند شد. سهامداران باقی مانده زمان زیادی را برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی هدایت شرکت را به عهده بگیرد، تلف می کنند و این امر موجب به فراموشی سپردن اهداف اولیه شرکت می شود. با جانشین پروری مناسب، صاحبان شرکت کمک می‌کنند تا چنین ریسک‌هایی را به حداقل برسد و اطمینان حاصل شود که کسب‌وکار مدت‌ها پس از ترک آنها به رشد خود ادامه خواهد داد.

تسهیل در انجام عملیات

طرح خروج تمام اطلاعاتی را که جانشین شرکت برای اجرای آن نیاز دارد، مشخص می کند. به این ترتیب، سرمایه گذاران یا مدیران جدید منابع خود را برای جمع آوری اطلاعات اولیه در مورد حقوق کارمندان، امور مالی و شرکا هدر نمی دهند. اگر استراتژی خروج از کسب‌وکار حاوی تمام اطلاعات لازم باشد،جانشینان آن می‌توانند به محض خروج رهبر شرکت، وارد عمل شوند.

نکات کلیدی

کارآفرینان خود را مبتکر می دانند و هدف اصلی آنها استفاده از ایده ها و تبدیل آنها به سرمایه گذاری های موفق است، که این امری سودمند است و همان موردی است که به بیشتر شرکت ها کمک می کند تا بقا پیدا کنند و شکوفا شوند. با این حال، تمرکز بیش از حد روی شروع کسب و کار، تمرکز را از روند پایانی آن می گیردو این امر می تواند مضر باشد. تعداد زیادی از کارآفرینان، استراتژی های قوی برای نحوه خروج از صنعت یا شرکت ندارند.

برنامه خروج برای اطمینان از اینکه شرکت ها به راحتی به مدیریت جدید انتقال می یابند، بسیار مهم هستند. داشتن استراتژی خروج کنترل امور مالی شرکت را آسان می کند. اگر فردی قصد فروش کسب و کار خود را در آینده داشته باشد، باید گذشته درآمدی و معیارهای عملکرد شرکت را به خریداران احتمالی ارائه کند.

همچنین، استراتژی خروج از کسب و کار دارای اهمیت است چون سلسه مراتبی را که باید به محض خروج رهبر از شرکت دنبال شود، مشخص می کند. به این ترتیب، مالکان جدید زمان زیادی را صرف تعیین اینکه چه کسی جایگاه مدیریتی را به دست می‌گیرد، نخواهند کرد.

[1] Business Exit Strategy